آخر بار روی نیمکتِ چوبیِ کلاس چهارم یادگاری نوشته بودم، شاید هم پنجم، بَلکَم بعدتر! اصلا چه فرقی دارد یک روز در آینده ی آن روزها، یک کلاس چهارمی خطوطِ یادگاری مرا دیده باشد یا یک کلاس پنجمی!
روی دیوارِ مسجد و مستراح اما توفیر دارد خاطره نوشتن! آن هم اگر ختایی باشد و طلاکوب... کاشیِ فیروزه تنها جاش توی محراب است و تسبیحِ فیروزه، لای انگشت های مؤمن...

+ عنوان از کتاب «براده ها- سید حسن حسینی»
+ ارزشِ هنر به مخاطب‌ش است...
+ ممنون که برام آوردیش حاج کاظم... همونطور که می خواستم...