ای تو بارانی

ای آبیِ آسمانی!


+ آدمی زادِ خاکی که بغض هاش را نتواند پنهان کند، بوی خاکِ باران خورده می گیرد، چنان که تویی...

+ گِلِ من و تو را شبِ قدری به هم آغشته کرد، همان شب ها که دلتنگی بی خبر می آمد...