دل نیست آنچه جز به هوای تو می تپد
مجموعه ایست از رگ و اینجور چیزها
خانم (آقا) بخند! که نمک خنده های تو
برعکس لازم است برای مریض ها!
#حامد_عسکری
+ طبیبِ من :)
+ من: بده برات آسیکلویر بنویسم، تبخال زدی
محمد: نمیخوام خودش خوب میشه!
من: پس بده مولتی ویتامین بنویسم! زینک هم خوبه برا ریزش موهات!
محمد: نُچ!!!
من: جیـــغ! بده من مهرمو افتتاح کنم بدجنس :)))
تسبیحِ عقیقِ قرمز گرفته بودی که خیالِ بوسه هایت را بشماری، هی تند تند دانه می انداختی و استغفار می کردی...
به بهانه آمده بودم، گفتم: اخوی! تسبیحِ فیروزه بیشتر به دستتان می آید!
سرت را پایین انداختی و آرام گفتی:
قربة الی الله...
+ عنوان، مصرعی از محمدهادی علی بابایی
+ برای ولنتاینت یک تسبیح می خرم، سرخِ سرخ...حسابِ بوسه هایم دستِ تو و خدا باشد... (عاشقانه ای قدیمی از مـــع)
دستش را گرفتم و بردمش... با اولین ترمز اما خاطرِ نازکش رنجید...افتاد و یک شاخه اش شکست. نازش کردم، گذاشتمش جلوی پنجره، آبش دادم...
کفِ ماشین اما هنوز گلبرگ های پرپرش ریخته...
+ شمعدانیِ من! خیــلی زود بهت می گویم دوستت دارم...پیش از آنکه ترمز بگیرد دنیا...پیش از آنکه پرپر شوی...
دوستت دارم :)
+عنوان، از شمعدانیِ جان