تسبیحِ عقیقِ قرمز گرفته بودی که خیالِ بوسه هایت را بشماری، هی تند تند دانه می انداختی و استغفار می کردی...
به بهانه آمده بودم، گفتم: اخوی! تسبیحِ فیروزه بیشتر به دست‌تان می آید!
سرت را پایین انداختی و آرام گفتی:
قربة الی الله...


+ عنوان، مصرعی از محمدهادی علی بابایی

+ برای ولنتاین‌ت یک تسبیح می خرم، سرخِ سرخ...حسابِ بوسه هایم دستِ تو و خدا باشد... (عاشقانه ای قدیمی از مـــع)